اتفاقات 6 ماهگی پرهام
سلام مامانی دو روز دیگه میری تو 7 ماه و 6 ماهگیت تموم می شه خاطرات 6 ماهگیت این که خودتو می خوای لوس کنی توف می کنی و غذای می خوام بهت بدم نمی خوری و گشنت نیست اون حالتو انجام می دی خیلی باحاله این حرکتت و حالت ذوق کردنت این که آهنگی که خیلی دوست داری مثل عروسک چرا که می خونه حالتت این که دو تا دستا می بری بالا و می خندی و ذوق می کنی دقیقا یه دقیقه دستا بالاست .موقع شیرخوردنتم صورت مامانی رو چنگ میندازی و یا دستات پاهاتو می گیری و بازیگوشی می کنی . و تو این تاریخ 11/6/92 رفتیم شمال و 4روز موندیم و برگشتیم و بعد اون بابایی برای ماموریت 24/6/92 برای یه هفته رفت مشهد و من و تو رفتیم خون...
نویسنده :
مامان سحر
9:53